بیادت هست میگفتی اگر ترکت کنم روزی تمام عمر خاموشم
بیادت هست میگفتی نرو هرگز که من بی تو فراموشم
بیادت هست میگفتی،هر لحظه شب ها صدایت هست در گوشم
کنون آن روزها رفته
شکسته در گلو بغضم
بیادت اشک می ریزم
چرا رفتی زآغوشم
چرا کردی فراموشم
چرا از یاد بردی آن همه میثاق دیدن را
بیادت هست می گفتی گر خدا فرمان دهد ترکت کنم فرمان نخواهم برد
بیادت هست می گفتی بیادت تا سحر هرگز نخواهم خفت
کنون آن گفته ها در گوش و جانم سخت پیچیده
نگاه آشنایت در نگاهم سخت می پیچد
و من غمگین تر از هر شب بیادت اشک می ریزم...
|